به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل صندوق بازنشستگی کشوری، درک این تغییرات و یافتن راههایی برای مقابله سالم با آنها، کلید حفظ سلامت روان و کیفیت زندگی در این فصل از عمر است.
سوگواری و از دست دادن
با افزایش سن، تجربه از دست دادن همسر، دوستان و همسالان به امری متداول تبدیل میشود. این غمها میتواند انباشته شده و به احساس تنهایی و اندوه عمیق منجر شود.
بر اساس دیدگاه «انجمن روانشناسی آمریکا»، سوگواری یک فرآیند کاملاً فردی است و هیچ زمان مشخصی برای بهبود ندارد. سالمندان نیاز دارند تا احساسات خود را به رسمیت بشناسند، درباره فرد از دست داده صحبت کنند و در صورت نیاز به دنبال حمایتهای اجتماعی یا حرفهای باشند.
پیوستن به گروههای حمایتی یا تقویت ارتباط با خانواده و دوستان میتواند حس تعلق و پشتیبانی را تقویت کند.
تغییر نقشها در خانواده
با بزرگ شدن فرزندان و تشکیل خانواده توسط آنها، نقش سالمندان از «مراقب اصلی» به «مشاور» یا «پدربزرگ/مادربزرگ» تغییر مییابد. این انتقال میتواند با احساس از دست دادن کنترل یا هویت همراه باشد.
پذیرش این نقش جدید به معنای کنارهگیری نیست، بلکه فرصتی برای اشتراکگذاری خرد و تجربههای زندگی، بدون دخالت مستقیم در امور روزمره فرزندان است.
تمرکز بر ایجاد رابطهای مبتنی بر عشق و احترام متقابل، به جای اقتدار، میتواند این گذار را تسهیل کند.
پذیرش محدودیتها
کاهش تواناییهای فیزیکی یا سلامتی یکی از واقعیتهای سخت دوران سالمندی است. مقاومت در برابر این محدودیتها تنها به ناامیدی و استرس میافزاید.
کلید مدیریت این موضوع، «تمرکز بر آنچه در کنترل شماست» است. به جای غصه خوردن برای فعالیتهایی که دیگر نمیتوانید انجام دهید، بر روی کارهایی که همچنان از آنها لذت میبرید تمرکز کنید؛ مانند مطالعه، گوش دادن به موسیقی، معاشرتهای کوتاه یا سرگرمیهای جدید.
تطبیق فعالیتها و تعیین اهداف واقعبینانه جدید، احساس موفقیت و شادی را به زندگی بازمیگرداند.
سالمندی، همانند هر دوره دیگری از زندگی، فصل تغییر است. با پذیرش این تغییرات به عنوان بخشی طبیعی از سفر زندگی، و با تکیه بر تابآوری درونی و شبکههای حمایتی، میتوان این فصل را با وقار، معنا و آرامش سپری کرد.
منبع: وبسایت انجمن روانشناسی آمریکا (APA)