هفته نامه گاردین در گزارشی بررسی کرد؛

انسان مدرن در جستجوی اکسیر حیات/ علم به دنبال «پیری قابل درمان» است

سرطان، بیماری های قلبی، سکته،… همه اینها در سالمندی و در وهله نخست به دلیل قرارگرفتن در فرایند پیری رخ می‌دهند. هر هفت یا هشت سال که بر عدد سن انسان افزوده می‌شود، ریسک مرگ دو برابر می‌شود. شاید بشود گفت پنج دهه نخست زندگی را بدون چالشی جدی برای سلامتی از سر می‌گذرانیم.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، الکس ماشاکیس (Alex Mashakis) در گاردین نوشت: روزی در پنجاه سالگی با درد در جایی از بدنمان یا افتادگی پوستمان از خواب بیدار می شویم، ولی بدشانسی زمانی خودش را نشان می دهد که از وجود یک تومور، یا آرتروز پیشرفته یا مشکلات قلبی در بدن خود مطلع شویم.

مرگ یک انسان ۵۰ ساله، مرگ زودرس محسوب می شود، ولی جایی در میانه دهه ۶۰ زندگی‌مان نوعی پرتگاه جلوی چشممان ظاهر می شود که اغلب انتخابی نداریم و باید با احتیاط از کنار آن بگذریم. حرکاتی که تا پیش از این به نرمی و آسانی انجام می دادیم، حالا برایمان دشوار می شوند، کم کم قوای بینایی و شنوایی‌مان ضعیف می شوند و با مشکلات ناامیدکننده و خجالت آوری روبرو می شویم: چرا نوک شست پاهایم را حس نمی کنم؟ چه بر سر پشتم آمده است؟

بدن به طوری خستگی ناپذیر در طول سال ها کار کرده و آثار آن فعالیت ها بر روی هم انباشته شده است؛ «تجمع مشکل دار سلول های پیر»، جهش های خطرناک سلول های دیگر، ضعف دائمی سیستم ایمنی و فرسودگی کلی ساختارهای بدن به طور ناگهانی ما را مستعد مجموعه ای از بیماری های مرتبط با سن می کنند: سرطان، بیماری های قلبی و عروقی، فشار خون، دمانس. ریسک مرگ یک انسان ده ساله ۰.۰۰۸۷۵ (هشتصدوهفتادوپنج صدهزارم) درصد است و در ۶۵ سالگی این ریسک به یک درصد می رسد. وقتی به ۹۲ سالگی برسیم، به نسبت یک در پنج نفر خواهیم رسید.

 

آیا درمانی وجود دارد؟

اندرو استیل، زیست شناس، اعتقاد دارد که باید با پیری مثل نوعی بیماری قابل درمان برخورد کرد. ولی اگر واقعا دارویی برای پیری داشتیم، چه معنی می توانست برایمان داشته باشد؟

وقتی اندرو استیل اندیشه هایش درباره پیری و اینکه یک روز ممکن است پیری را مثل هر نوع بیماری درمان کنیم، را با مردم در میان می گذارد، اغلب ناباورانه یا حتی با خشونت با او برخورد می کنند. پیری برای ما واقعیتی اجتناب ناپذیر است. به دنیا می آییم، رشد می کنیم و پیر می شویم، هزاران سال بر همین منوال بوده است ولی اگر راه دیگری هم باشد چه؟

او اخیرا بر مطالعه روی کتابی درباره سالمندشناسی زیستی (biogerontology)، مطالعه علمی سالمندی، تمرکز کرده است. استیل در این کتاب درباره آینده ای بحث می کند که زندگی هایمان در آن همین طور ادامه دارد و ادامه دارد. استیل سالمندی را «بزرگترین مساله بشری دوران معاصر» و پیرشدن را «بزرگترین دلیل رنج بردن در جهان» می داند و می گوید: برای سال های متمادی حالمان خوب است و بعد، یک مرتبه، دیگر خوب نیستیم.

استیل در کتابش «بدون سن: دانش جدید پیرتر شدن بدون پیرشدن» می نویسد: «رویای داروی ضد پیری با تشخیص علل ریشه ای اختلال در عملکرد اندام ها در اثر بالارفتن سن، کندکردن روند آنها یا به طور کلی معکوس کردن آنها تحقق می یابد.» این علل ریشه ای همان چیزی است که سالمندشناسان زیستی به عنوان علائم مشخصه می شناسند. حال استیل می گوید: «سرطان علامت مشخصه ای برای پیری نیست، ولی علائم متعددی از پیری می توانند به این بیماری منتهی شوند». اگر دانشمندان بتوانند آن علائم را برشمارند «می توانیم به درمان هایی دست یابیم که کل فرایند پیری را کند می کنند و رویارو شدن با بیماری ها را به تعویق می اندازند.»

این امید وجود ندارد که به مدد این شیوه بتوانیم طولانی تر عمر کنیم، بلکه می توانیم سال های بیشتری از عمرمان را در سلامت به سر ببریم. برخی آن را طول عمر می نامند؛ استیل از آن با عنوان «افزایش سلامتی یک فرد» یاد می کند. او می گوید: «وقتی با افراد درباره درمان پیری سخن می گویی، این تصور غلط وجود دارد. آنان فکر می کنند قرار است طولانی تر زندگی کنند، اما در یک وضعیت ناخوشایند اسفبار. آنان فکر می کنند دهه هشتاد یا نود زندگیشان طولانی تر خواهد شد و مثلا ۵۰ سال را در خانه های سالمندان به سر خواهند برد. این فکر ازنظر منطقی و به طور عملی امکان پذیر نیست. هیچ کس نمی خواهد سال های طولانی از عمرش را درد بکشد. اینکه برخی فکر می کنند دانشمندان به دنبال چنین چیزی هستند عجیب است.»

 

پژوهش های تازه

در سه دهه گذشته پژوهش های سالمندشناسی زیستی سرعت گرفته اند و موفقیت های هیجان انگیزی را رقم زده اند. مطالعه ای در سال ۲۰۱۵ که توسط کلینیک مایو در امریکا منتشر شده است، مشخص کرد که با استفاده از ترکیبی از یک داروی سرطان و یک داروی کنترل کننده رژیم غذایی، سلول های پیر در برخی از موش ها از بین رفتند، برخی از علائم پیری معکوس شدند و ازجمله به بهبود عملکرد قلب انجامید.

پژوهشی مربوط به سال ۲۰۱۸ که از همان داروها استفاده کرده بود، دریافت که این ترکیب می تواند روند پیری را در موش های پیر معکوس یا تا حدی کند سازد. مطالعاتی دیگر به افزایش طول عمر موش ها، کرم ها و حشرات انجامیدند، اگرچه با عوارض جانبی ازجمله توقف فعالیت سیستم ایمنی، و ریزش موها هم همراه بودند. سال گذشته، پژوهشگران در تگزاس با پیوند سلول های بنیادی موش های جوان به موش های پیر توانستند سه ماه بر میانگین عمر آنها بیفزایند، که با معیار سن انسانی چیزی بیش از یک دهه خواهد بود.

استیل درباره پیشرفت های اخیر می گوید: «سرعت تغییرات سرگیجه آور است» بعد از موفقیت آزمایش بر روی موش ها، نخستین آزمایش های انسانی برای ازبین بردن سلول های پیر در سال ۲۰۱۸ انجام شد و آزمایش های دیگری هم در حال انجام است. در پژوهش تازه تری مشخص شد که ترکیبی از هورمون ها و داروها می توانند به جوان سازی غده تیموس (که به سیستم ایمنی کمک می کند ولی با بالارفتن سن به سرعت رو به زوال می گذارد) یاری برساند.

استیل در کتاب «بدون سن» می نویسد که مجموعه این شواهد آینده ای را مقدمه چینی و پیش بینی می کنند که در آن پیری قابل درمان است. او ادامه می دهد: «این آینده چندان دور نخواهد بود و بسیاری از پیشرفت های چشمگیر می توانند در زمانی اتفاق بیفتند که انسان های همین دوران آن را درک کنند.»

زندگی بشر طولانی تر خواهد شد ولی نه به یک باره، بلکه به تدریج: یک سال، یک سال دیگر و یک دفعه ۱۵۰ ساله می شویم. استیل در کتاب «بدون سن» از نسلی از انسان ها سخن می گوید که رشد می یابند و می دانند که بالاخره از دنیا می روند ولی به مدد مجموعه ای از درمان های تازه که هریک از قبلی اثرگذارترند عمری طولانی دارند.

 

صحبت از اکسیر جادوانگی نیست

آنچه استیل از آن سخن می گوید، نامیرایی نیست؛ مردن در ادامه روند طبیعی زندگی ادامه خواهد داشت. اگر خیره به گوشی موبایلتان از خیابان رد شوید، یا از روی نردبان بیفتید یا اگر آن قدر بدشانس باشید که در یک منطقه جنگی موشکی به شما برخورد کند یا به بیماری مبتلا شوید که هنوز واکسنی برای آن ساخته نشده باشد، دیگر از دست علم کاری برایتان برنمی آید ولی قطعا در آینده طول عمرها به طور آشکاری بیشتر از آن چیزی خواهد بود که امروز می بینیم.

آیا استیل انتظار دارد که روزی شاهد تعداد زیادی از افراد ۱۵۰ ساله باشیم که مثل ۲۰ساله ها پرشور و انرژی به این سو و آن سو بروند؟ بله، اگر همه این پژوهش ها درست پیش بروند، چرا که نه.

۲۰۰ساله هایی که در پارک فوتبال بازی می کنند؟ حتما… مشکل اینجاست که گفتن اینکه ۱۵۰ساله هایی خواهیم داشت که مثل ۲۰ساله ها به نظر می رسند، عجیب است.

استیل می گوید: به طور کلی، من به این دلیل به دنبال این موضوع نیستم که بخواهیم تعداد زیادی ۱۵۰ساله که شبیه ۲۰ساله ها هستند داشته باشیم. من به دنبال این تحقیقات هستم تا مطمئن شویم آن ۱۵۰ساله ها در حالی که از سرطان رنج نمی برند، بیماری قلبی ندارند و درد آرتروز را تحمل نمی کنند، همچنان با نوه ها، نتیجه ها و ندیده هایشان بازی می کنند؛ این موضوعی درباره سلامتی و مزایای سبک زندگی است.

با طرح چنین موضوعی، بیشترین سوالی که از او می شود این است که تکلیف ازدیاد جمعیت چه می شود؟ می گوید: تصور کنید که از بالا به جمعیت عظیم انسان ها نگاه کنیم، خب راه های زیادی برای رفع این مشکل وجود دارد.

بسیاری از افراد دیدگاه او را بیشتر عجیب یا غیرانسانی یا غیرالهی می دانند تا کمکی به جامعه انسانی. او می گوید: «اگر کتابی درباره اینکه چطور می توانیم با استفاده از یک داروی جدید لوسمی را در کودکان درمان کنیم، می نوشتم، هیچ کس نگران افزایش بیش از اندازه جمعیت نبود! آنچه می گویم، ایده ای است که می تواند به درمان سرطان، بیماری های قلبی، سکته و… کمک کند. هرکدام از این چیزها می تواند موجب شود تا همه شما را تحسین کنند ولی به محض اینکه شیوه بالقوه موثری برای رویارویی با این بیماری ها پیشنهاد می کنید، ناگهان تبدیل می شوید به دانشمند دیوانه ای که می خواهد کره زمین را به مرز انفجار برساند و یک آخرالزمان زیست محیطی دردناک را برای نوع بشر رقم بزند.»

 

باید فراتر بیندیشیم

استیل تفکر موجود را مانعی بزرگ می داند: «تعصبی باورنکردنی نسبت به وضعیت موجود» که پیری را فرایندی اجتناب ناپذیر و انسان را محکوم به پذیرش این فرایند می داند. اگر در جامعه ای زندگی می کردیم که پیری در آن راه نداشت و ناگهان طی چند دهه، دوسوم افراد ضعیف می شدند، توانایی فیزیکی شان را از دست می دادند، قدرت ذهنی شان تحلیل می رفت و ناگهان با بیماری هایی دردآور از پای درمی آمدند، آن زمان دست‌به‌کار یافتن راه حلی برای درمان می شدیم.» برعکس بروز ناگهانی و بحرانی ویروس کرونا و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی، که به روشنی قابل لمس است و همه به دنبال راهی برای مقابله با آن هستند، پیری یا حتی تغییرات آب و هوایی، مسائلی هستند که به آهستگی پیش می روند و همین باعث می شود که به آسانی مورد بی توجهی قرار گیرند. به باور او، بالاخره روزی سالمندشناسی زیستی خواهد توانست نقش دارو را از «نخستین واکنش نسبت به بروز یک بیماری» به «نخستین روش پیشگیری از بروز یک بیماری» دگرگون کند.

استیل می گوید: شاید عجیب به نظر برسد ولی برای ما مطالعه بر روی سالمندی از جنبه های اجتماعی، اخلاقی و علمی اهمیت دارد و شاید کمی از اهداف معمول پزشکی مدرن فاصله داشته باشد.

 

مرگ است که زندگی را معنادار می کند

از قرار، نوشتن کتابی درباره پیری، راه خوبی برای تجدیدنظر در سبک زندگی فردی نیز هست. استیل این روزها بیشتر از گذشته می دود و میزان غذای مصرفی روزانه اش را با دقت بیشتری مورد توجه قرار می دهد. او می گوید: همه دستورالعمل های بهداشتی و سلامتی مثل انجام فعالیت بدنی بیشتر، پیشگیری از اضافه وزن، مصرف طیف گسترده ای از مواد غذایی و دوری از دخانیات همگی فرایند پیری را کند می کنند.

ما به گذراندن سه مرحله از زندگی عادت کرده ایم: در جوانی یاد می گیریم، در میانسالی کار می کنیم و در سالمندی بازنشسته می شویم؛ ولی چه می شود اگر قرار باشد بیش از ۱۰۰ سال عمر کنیم؟ آیا دوباره در ۶۰سالگی به مدرسه می رویم یا تصمیم به تغییر شغل می گیریم، یا با توجه به اینکه می دانیم یک قرن یا بیشتر فرصت داریم تا زندگی کنیم؛ در ۴۰سالگی به فکر تحولی در زندگی خود می افتیم؟

و تکلیف مرگ چه می شود؟ وقتی از استیل پرسیده می شود که آیا فکر می کند زمانی برسد که مرگ به نوعی انتخاب تبدیل شود، چنین پاسخ می دهد: مرگ اجتناب ناپذیر است و همین است که به زندگی معنا می بخشد یا نوعی شاعرانگی را وارد زندگی بشر می کند، ولی فکر می کنم اگر می شد مرگ کمتری روی کره زمین اتفاق بیفتد، بیشتر انسان ها راضی تر بودند. البته همه مطالعات و تلاش های من برای این نیست که مرگ کمتری اتفاق بیفتد، بلکه در تلاشم تا سلامتی بیشتری در سال های پایانی عمر داشته باشیم، با بیماری ها بیشتر مقابله کنیم و رنج کمتری را متحمل شویم؛ ولی اگر همه اینها به معنی مرگ کمتر باشد، فکر نمی کنم چیز بدی باشد.

برگردان: فاطمه اتراکی
منبع: هفته‌نامه گاردین